تحلیل اختصاصی مجموعه رسانه ای الفت ملت مقدمه: تحولی در هندسه قدرت منطقهای در روزگار تغییر موازنهها، دیپلماسی پروکسی به مهمترین ابزار نفوذ، هویتسازی و پویش ژئوپلتیک قدرتهای نوظهور بدل شده است. ایران با بازتعریف این مفهوم فراتر از تصویر کلیشهای جنگ نیابتی سبکی متفاوت، مبتنی بر عقلانیت، تعامل و معماری شبکهای ایجاد کرده که […]
تحلیل اختصاصی مجموعه رسانه ای الفت ملت
مقدمه: تحولی در هندسه قدرت منطقهای
در روزگار تغییر موازنهها، دیپلماسی پروکسی به مهمترین ابزار نفوذ، هویتسازی و پویش ژئوپلتیک قدرتهای نوظهور بدل شده است. ایران با بازتعریف این مفهوم فراتر از تصویر کلیشهای جنگ نیابتی سبکی متفاوت، مبتنی بر عقلانیت، تعامل و معماری شبکهای ایجاد کرده که اکنون ستون فقرات ارتباطات منطقهای و هویتِ نوین ملی-منطقهای ایران است.
۱. مبانی نظری و عملیاتی دیپلماسی پروکسی ایرانی: فراتر از جنگ نیابتی
الف) فلسفه بنیادین؛ از نیابت امنیتی تا تولید معنای مشترک
دیپلماسی پروکسیِ ایران فقط به “واگذاری مسئولیت نظامی” به نیروهای مقاومت منطقه محدود نیست. مبنای آن، ساخت یک جامعه امنیتی-فرهنگی نوین با پیوندهای راهبردی، ارزشی و مردمی است:
– ترکیب اقتدار سخت و نرم: بهرهگیری همزمان از توان نظامی هوشمند، رسانههای همراستا، نیروی مردمی و ظرفیتهای بومی کشورهای منطقه.
– حمایت از کنشگران محلی و بومیسازی مسئولیت: ایران، بجای دستوردهی یکسویه، بستر تقویت اراده و قدرت محلی را فراهم میآورد، هستههای تصمیمگیری را تقویت میکند و ایده “همکوشی بر محور ارزشهای مشترک” را ترویج میدهد.
– دیپلماسی هویتی و معنوی: محور مقاومت تنها ساختاری سیاسی-نظامی نیست، بلکه عرصه تولید روایت، امید، پیوند آگاهی اجتماعی، همدلی و انتقال تجربه مردمی است.
ب) ویژگیهای متمایز مدل ایرانی:
– چندبُعدی و تعاملمحور: حضور در صحنه نظامی، سیاسی، رسانهای، فرهنگی، امدادی و حتی اقتصاد مقاومتی.
– مهندسی بحران و مدیریت ریسک: شبکههای مقاومت به مثابه پلتفرم مدیریت بحران به جای فقط بازوی مقابله.
– پذیرش مسئولیت سیاسی در نتیجه بحرانها: ایران خود را صرفاً “حامی پنهان” نمیداند، بلکه نقش مستقیم در حل و فصل (رسانهای، دیپلماتیک، بازسازی و احیای اجتماعی) ایفا میکند.
– سرمایهگذاری بر آموزش و توسعه بازیگران بومی: از نخبگان امنیتی تا کنشگران اجتماعی، خبرنگاران و تولیدکنندگان رسانهای وابسته و مستقل، به عنوان لایههای عمق راهبردی.
پ) اهداف کلیدی:
۱. تعمیق امنیت ملی و پیشگیری از بحرانهای گسترشیابنده
۲. تحقق پیوند ملل منطقه در برابر پروژههای بیگانه
۳. تقویت اقتصادی بومی و تابآوری اجتماعی دولتهای همسو
۴. تکوین انسجام هویتی اسلامی-ایرانی بین انبوهی از قومیتها و گروهها
۲. نقشه ارتباطات منطقهای ایران؛ معماری انعطافپذیر، شبکههای هوشمند
الف) لایهبندی شبکهای؛ مثل یک اکوسیستم زنده
ایران با ایجاد “شبکه ارتباطات منطقهای” در چهار سطح پویا فعال است:
۱) سطح حاکمیتی (دولت-دولت)
تعامل فعال دیپلماتیک و امنیتی با کشورهای تعیینکننده منطقه (عراق، سوریه، لبنان، عمان، قطر، روسیه و اخیراً حتی عربستان به صورت تاکتیکی).
نکته: هماهنگی در بالاترین سطوح و خنثیسازی پروژههای آمریکا و رژیم صهیونیستی در سازمانهای منطقهای.
۲) سطح جبهه مقاومت (غیردولتی-فراملی)
ارتباط دوطرفه با محور مقاومت (حزبالله لبنان، حشد شعبی عراق، انصارالله یمن، جهاد اسلامی و حماس)، ارائه آموزش، پشتیبانی لجستیکی، جهتدهی معنوی و تعامل اطلاعاتی.
مزیت: هر گروه، نماینده قدرت نرم و سخنگوی پیام اجتماعی-فرهنگی مقاومت در بستر خود.
۳) سطح ارتباطات مردمی و نهادهای مدنی
کمیتههای دوستی، انجمنهای جوانان، کارگروههای فعال فرهنگی و فضای مجازی؛ شبکههایی که “پیام وحدت و امید ایرانی” را میان نسلها و قومیتها گسترش میدهند.
پویایی این لایه، رصد افکار عمومی، پاسخگویی به شبهات، و شکلدهی جبهه اجتماعی فراملی است.
۴) سطح رسانهای و ارتباطات دیجیتال
ایران با راهاندازی شبکههای خبری، اتاقهای جنگ روایت، پلتفرمهای واقعیت افزوده و رسانههای چندزبانه، “مرجعیت رسانهای بدیل” برای روایت حقیقت منطقه ارائه میکند. این لایه، حلقه واسط و زودبازده برای صید فضاهای خاکستری افکار عمومی و مقابله با عملیات روانی غربی و صهیونی است.
ب) نقاط قوت و ابتکارهای نوین در مدل منطقهای ایران
– همپوشانی داینامیک: ایران بهجای اتکای صِرف به پروتکلهای دیپلماتیک رسمی، به ترکیبی سیال از پیوندهای مردمی، رسانهای، نظامی و معنوی متکی است؛ همین امر باعث عبور از تحریم و فشارهای چندوجهی خارجی شده است.
– انعطاف در تاکتیک و ثبات در هدف: حتی در شرایط تغییر موازنهها، پیوستهای اجتماعی و فرهنگی دست نخورده باقی میماند، و راه ارتباط تا خلق اجماع یا صلح برقرار است.
– تقویت شبکههای میانجی: نقشآفرینی عمان، عراق و قطر (و اخیراً حتی مصر)، نشان از دست بالای ایران در مدیریت میزهای گفتوگو و تعدیل بحرانها دارد؛ الگویی که حتی برخی رقبای منطقهای ایران ناچار به الگوبرداری از آن شدهاند.
– رسانههای شهروندی؛ ضلع طلایی: حضور خبرنگاران مردمی، فعالان شبکههای مجازی و سازمانهای غیردولتی ایرانی در جهان عرب و شرق آسیا، شبکه «اطلاعات-امید» را به سریعترین ابزار پاسخگویی به اخبار جعلی بدل کرده است.
۳. نوآوری دیپلماتیک و چالشهای آینده
الف) نقشآفرینی دانشبنیان و جوانان:
سطح تازهای از شبکههای علمپایه، دیپلماسی دانشگاهی، فینتکهای منطقهای و استارتاپهای روایت ساز به خدمت سیستم ارتباطات منطقهای آمدهاند. ایران با صدور دانش، مهارتهای مدیریت بحران، و استانداردسازی آموزشهای فنی-رسانهای، جریان زایای وفاداری و امید اجتماعی را نهادینه کرده است.
ب) مدیریت چالشها و آیندهپژوهی:
– مقابله با موج جنگ روانی و الگوریتمهای سانسوری “رسانههای متخاصم”
– هوشمندسازی بستر اطلاعات، توسعه پدافند سایبری و ارتباطات امن بومی
– تداوم توسعه شبکههای موازی دیپلماتیک و مردمی حتی تحت شدیدترین محدودیتها
جمعبندی و نقشه راه آینده: ایران، الگوساز دیپلماسی شبکهای و اقتدار امیدبخش
ایران امروز با طراحی “شبکه کنشگران پویا و چندلایه”، قدرت تاثیرگذاری خود را از اتاقهای دیپلماتیک کلاسیک فراتر برده و سرمایه اجتماعی، دیپلماسی پروکسی و روایت جمعی را چون سه ضلع طلایی اقتدار، در کنار هم به عنوان مدل آیندهبخش منطقهای برپا کرده است.
نقش رسانهها و مجموعه رسانه هایی همچون «الفت ملت»، برجستهسازی واقعیتها و تولید کانال روایت هویت ایرانی، موتور محرکه حفظ این مدل است. آینده منطقه را آنانی رقم خواهند زد که نه صرفاً در اجماع نخبگان، بلکه در شبکههای فراگیر مردم و روایت امیدساز ریشه دواندهاند.
عیسی نیسی / روزنامهنگار / مدیرمسئول الفت ملت
- نویسنده : عیسی نیسی
- منبع خبر : https://olfatmellat.ir/?p=753

































